به سایت بسیج خواهران حوزه 364 خوش آمدید

خدایا تنهاییم را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست!گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست!

به سایت بسیج خواهران حوزه 364 خوش آمدید

خدایا تنهاییم را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست!گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست!

دستاوردهای انقلاب اسلامی (۲)

 

  

تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و خدمات آن

یکی از دستاوردهای ارزشمند و مهم انقلاب اسلامی، تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان بنیانگذار نظام اسلامی است. در اهمیت این دستاورد همین بس که علاوه بر آن که خود یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی است، حفاظت و صیانت از دستاوردهای انقلاب اسلامی را نیز به عهده دارد.
حضرت امام خمینی(ره) در تأثیر و نقش سپاه فرمودند: «اگر سپاه نبود کشور هم نبود.»
این توصیف، نه از باب تعارف و مبالغه – که حضرت امام(ره) از این شائبه‌ها مبرا بودند ـ بلکه با عنایت به نقشی است که از اولین روزهای ولادت این نهاد، در سخت‌ترین شرایط و روزهای بحرانی اوایل انقلاب، به عهده پاسدارانش قرار گرفت و از این آزمون‌ها، موفق و سربلند بیرون آمدند. این نقش‌آفرینی تا امروز هم ادامه یافت.
حضرت امام(ره)، در دوم اردیبهشت 13٥8 طی فرمانی به شورای انقلاب اسلامی، تأسیس نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را رسماً اعلام نمودند و فعالیت‌های پاسداران که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شده بود، با این فرمان در تشکیلات سپاه منسجم و همآهنگ گردید. شورای انقلاب نیز با تأسیس شورای فرماندهی سپاه پاسداران، گام اساسی را در جهت سازماندهی این نهاد برداشت.
شورای انقلاب با تصویب اساسنامه‌ای در 9 ماده و 9 تبصره در تاریخ 2 اردیبهشت 1358، وظایف این نهاد را در 11 بند مشخص نمود و تشکیلات آن را معین کرد.
مجلس خبرگان بررسی نهایی قانون اساسی، در تاریخ 30 مهر 1358، با توجه و تأکید برنقش سپاه پاسداران، بر تداوم این نقش در اصل یکصدوپنجاهم، صحه گذارد و سپاه پاسداران را در میثاق ملی ـ قانون اساسی ـ جایگاه ویژه بخشید.
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا می‌ماند. حدود وظایف و قلمرو مسؤولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسؤولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری برادرانه میان آن‌ها به وسیله قانون تعیین می شود.»
مجلس شورای اسلامی، پس از بررسی‌های کارشناسانه و اعمال نظرات شورای نگهبان، در تاریخ 15 شهریور 1361، اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب را تصومیب نمود که در تاریخ 18 مهر 1361 عدم مغایرت آن با موازین شرع و قانون اساسی از طرف شورای نگهبان اعلام گردید. متعافب آن، ریاست اولین دوره مجلس شورای اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی، آن را به دولت ابلاغ و از سوی آقای میرحسین موسوی، نخست‌وزیر به سپاه پاسداران ابلاغ شد.
در 26 شهریور سال 1364، حضرت امام خمینی(ره)، فرماندهی معظم کل قوا، در فرمان تاریخی خود، تجهیز سپاه پاسداران به سه نیروی زمینی، دریایی و هوایی را تصریح نمودند که این امر نقطه عطفی در سازمان و مأموریت‌های سپاه بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
«جناب آقای محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
با توجه به این که در اصل 150 قانون اساسی سپه در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن تصریح شده است و نظر به این که انجام این نقش بدون آمادگی کامل سپاه از جهت تجهیزات و آرایش جنگی و فنون دریایی، زمینی، هوایی امکان‌پذیر نیست شما مأموریت داردی، هر چه سریعتر سپاه پاسداران را مجهز به نیروهای زمینی، هوایی و دریایی قوی نمایید تا در موارد لازم با همکاری و همآهنگی ارتش جمهوری اسلامی ایران از مرزهای زمینی، دریایی و هوایی کشور حفاظت نمایند. »
روح الله الموسوی الخمینی
تا پایان سال 1369 نیروی مقاومت بسیج در تحقق بخشیدن به ارتش بیست میلیونی و نیروی قدس جهت حمایت از نهضت‌های اسلامی، با تصویب مقام معظم رهبری به سازمان سپاه افزوده شده و پنج نیروی زمینی، هوایی، دریایی، مقاوت و قدس، ساز و کار اصلی تشکیلات سپاه شدند.
قانون سپاه نیز با توجه به تدابیر و رهنمودهای فرماندهی معظم کل قوا، توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مورد بررسی قرار گرفت و در تاریخ 21 مهر 1370 تصویب و با تأیید شورای نگهبان در تاریخ 24 مهر 1370 توسط ستاد فرماندهی کل قوا به سپاه ابلاغ گردید. این قانون مشتمل بر دویست و سی و پنج ماده و دویست و شصت تبصره می‌باشد. براساس این قانون مأموریت و وظایف کلی سپاه به شرح ذیل می‌باشد:

مأموریت:

الف. دفاع مسلحانه از انقلاب و دستاوردهای آن و حفاظت و دفاع از کشور در مقابل هرگونه تهدید و تعرض مسلحانه از داخل.
ب. آمادگی لازم برای مصاف با دشمن مهاجم از مرزها، برای تهاجم و ضربه‌زدن متمرکز (عملیات آفندی) در مواقع لازم.
ج. جذب، آموزش، سازماندهی، تجهیز و به کارگیری آحاد مردم به منظور تشکیل ارتش 20 میلیونی.

وظایف:

1. سازماندهی، آموزش، تجهیز، ایجاد و حفظ آمادگی نیروهای سپاه متناسب با تهدیدها، برای انجام مأموریت‌های سپاه.
2. سازماندهی، آموزش و آماده به رزم نگهداشتن پرسنل وظیفه سپاه در دوران خدمت ضرورت و احتیاط.
3. حفاظت سرزمینی بعضی از مناطق کشور.
4. دفاع و حفاظت از تأسیسات، اماکن، منابع و مراکز حیاتی و حساس کشور. تبصره موارد موضوع بندهای 3 و 4 بنا به تشخیص فرماندهی کل قوا ابلاغ خواهد شد.
5. حفاظت از هواپیماهای کشوری و مقابله با هواپیماربایی و برقراری امنیت پرواز آن‌ها.
6. حفاظت از شخصیت‌ها.
7. جمع‌آوری و برآورد اطلاعاتی، کسب آمادگی و مقابله با بحران‌های منطقه‌ای در داخل به منظور برقراری امنیت در چهارچوب مأموریت سپاه.
8. مقابله نظامی و سرکوب گروه‌هایی که انگیزه براندازی نظام جمهوری اسلامی یا نفی حاکمیت آن و یا خرابکاری و عملیات ضدامنیتی با توسل به قوه قهریه دست می‌زنند و تثبیت مواضع و آن‌گاه واگذاری موقعیت به ارتش جمهوری اسلامی ایران.
9. شرکت در دفاع از مرزهای زمینی کشور در برابر تهاجم دشمن و بر عهده گرفتن نقش آفند. تبصره: زمان و چگونگی شرکت سپاه در نبردهای مرزی در هر مورد به وسیله فرماندهی کل نیروهای مسلح تعیین می‌شود.
10. جذب، آموزش، سازماندهی، تجهیز و به کارگیری آحاد مردم به منظور تشکیل ارتش 20 میلیونی.
11. انجام اقدامات لازم در زمینه کسب و جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز از اوضاع، رویدادها و تحولات سیاسی، نظامی آشکار و پنهان و ارزیابی مستمر تهدیدها و توان رزمی دشمنان بالفعل و بالقوه در چهارچوب مأموریت‌های محوله.
12. همکاری با نیورهای انتظامی در مقابله با اشرار، قاچاقچیان و برقراری امنیت انتظامی در کشور بنا به نیاز و دستور.
13. تلاش در جهت استقرار کامل فرهنگ و ضوابط اسلامی در سپاه و بسیج زیر نظر نمایندگی رهبری.
14. تلاش در جهت حفظ و صیانت سپاه در زمینه‌های امنیتی.
15. انجام فعالیت‌های تحقیقاتی و تلاش در جهت نیل به خودکفایی در زمینه‌های خاص نظامی و موارد سازمان، سیستم‌ا و روش‌ها، آموزش، تجهیزات، تعمیرات و نگهداری.
16. همکاری با دولت در زمان صلح در عمران و آبادانی کشور با رعایت حفظ آمادگی رزم بنا به دستور.
17. تهیه طرح نیازمندی‌های لجستیکی و اقدام در جهت تهیه و خرید اقلام و خدمات و اقلم مشترک داخلی که به نیروهای سپاه واگذار می‌گردد.
18. تأمین نیازهای پزشکی پرسنل سپاه و اداره بیمارستان‌ها و درمانگاه‌های مربوط.
19. تأمین دفاع هوایی کلیه یگان‌ها، تأسیسات و نقاط حساس سپاه در حد برد سلاح‌های ضدهوایی سازمان نیروهای مربوط.

نقش سپاه در امنیت ملی و مقابله با جریان‌های برانداز

یکی از نقش‌های مهم سپاه پاسداران، براساس قانون، مبارزة قانونی با عوامل و جریان‌های خرابکار و برانداز است. این نقش بویژه در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی به خوبی ایفا شد. تاریخ انقلاب اسلامی، در دهه اول استقرار خود، بحران‌ها، تحریکات خرابکارانه و براندازانه متعددی را تجربه کرده است. گروه‌ها و جمعیت‌های محارب همچون سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، چریک‌های فدایی اکثریت و اقلیت، حزب دمکرات، کومله، حزب خلق مسلمان، احزاب خلق بلوچ و ترکمن و عرب، گروه‌های مائوئیست، حزب توده، هر یک در مقطعی و همه در یک راستا، شورش‌ها و تحرکات براندازانه‌ای را علیه نظام نوپای اسلامی سازمان دادند. در تمامی این حرکات، چه در مرحلة شناسایی و چه در مرحله خنثی‌سازی و مقابله، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌، نقش اصلی را به عهده داشت و پاسداران در عین گمنامی، به ایثار و حماسه‌سازی بزرگ دست زدند؛ شهدای بزرگواری را تقدیم انقلاب اسلامی و ملت بزرگوار ایران نمودند تا امنیت و آرامش و آسایش و تداوم برکات انقلاب اسلامی و یکپارچگی کشور ایران اسلام را برقرار سازند. کردستان روزهای سختی را پشت سر گذاشت. مهاباد، پاوه، سردشت، نقده، پیرانشهر، سنندج روزها و ماه‌ها در دست گروه‌های محارب و معاند کرد با سردمداری برخی عناصر باقیمانده رژیم پهلوی و عواملی از سازمان‌های جاسوسی آمریکا و موصاد اسراییل، بود. سپاه پاسداران در آزادسازی و حفظ خطه کردستان در حلقة میهن اسلامی، فداکاری بسیار کرد و با فرمان و حمایت حضرت امام خمینی(ره) و همآهنگی ارتش جمهوری اسلامی، نقشة دشمنان ملت را خنثی نمود.
گروه فرقان، با انجام ترور شخصیت‌های بزرگ و مؤثری چون شهید استاد مطهری، و شهید مفتح، سایه ناامنی را در کشور می‌گستراند که با جانفشانی برادران پاسدار، شناسایی و نابود شدند.
سازمان منافقین ـ که در پوشش انقلابی‌گری، موفق به جذب جوانان بسیاری شده بودـ با اعلام فاز نظامی در برخورد با جمهوری اسلامی و ترور شخصیت‌های بزرگی چون شهید بهشتی و 72 تن شهدای هفتم تیر و شهید رجایی و باهنر، به معضلی بزرگ برای نظام تبدیل شده بود. با همت پاسداران و همکاری اطلاعاتی مردم، خانه‌های تیمی آنان شناسایی و با شجاعت کم‌نظیر پاسداران، متلاشی شدند و فتنه بزرگ منافقین از فضای جامعه اسلامی برداشته شد.
سران حزب توده، با سابقه بیش از سی سال فعالیت تشکیلاتی و اطلاعاتی و تربیت توسط عناصر اطلاعاتی شوروی سابق و وابستگی کامل و پشتیبانی از سوی آن کشور، منافقانه با انقلاب اسلامی همراهی کردند و در اردیبهشت سال 1362 با افشای طرح جاسوسی و نقشه پیچیده براندازی آنان، در حالی که سران آن چون نورالدین کیانوری در حال خروج از کشور بودند، با واکنش به موقع پاسداران سپاه و کمیته‌ها و بسیج و دادستانی، دستگیر و توطئه آنان خنثی گردید. حضرت امام در ستایش از این فداکاری، به نقش آنان در امنیت ملی اشاره کرده و در پیام به ملت ایران فرمودند:
«جوانان ارجمند و عزیز ما در جبهه‌های داخلی از عمق جنگل‌های وسیع تا بیغوله و پناهگاه‌های بزرگ منحرفان غافل از خدا، از دمکرات و کومله تا منافقین و فدایی خلق و حزب خلق به اصطلاح مسلمان تا حزب توده و سایر گروهک‌های کوچک و بزرگ را با فداکاری‌ها و خداطلبی‌ها، آن چنان قلع و قمع کردند که دنیا را با همه دشمنی‌ها که دارند به اعجاب و تحیر درآوردند. توجه به کارآمدی امنیتی و اطلاعاتی این جوانان گمنام پاسدار و بسیج و کمیته و دادستانی و دیگر دلباختگان در راه خدا در به دام انداختن سران خیانتکار حزب توده که چون مار پر خط و خال در براندازی اسلام فعالیت منافقانه داشتند و هر یک سابقه‌های طولانی بیست ـ سی ساله در جهات تشکیلاتی و اطلاعاتی و جاسوسی داشته‌اند و از تخصص در این امور بهره وافی داشتند، موجب سرافرازی امت اسلامی است که چنین فداکارانی دارد. »

حفاظت از شخصیت‌ها، بعد از ترورهای سال‌های 58-62

شخصیت‌های گرانقدر و مؤثر انقلاب اسلامی، به عهده سپاه پاسداران واگذار گردید و از آن زمان تاکنون، پاسداران با موفقیت این وظیفه سنگین و خطیر را انجام داده و نظام اسلامی را از تداوم خدمات و مسؤولین دلسوز و متعهد و کارآمد، برخوردار ساخته است. حضرت امام این وظیفه را به عهده سپاه نهادند:
«پاسداران انقلاب و رؤسای آنان موظفند از این شخصیت‌های ارزنده انقلابی حفاظت کنند و رفت و آمدهای مشکوک را تحت نظر بگیرند. »
انجام چند فقره هواپیماربایی در موقعیت‌های حساس با هدف ضربه‌زدن به حیثیت نظام و زیر سؤال‌بردن امنیت در جمهوری اسلامی و نیز باج‌خواهی، سبب شد تا حضرت امام(ره) با تیزبینی و شناخت دقیق از سپاه، مسؤولیت امنیت پرواز را به عهده این نهاد قرار دهد و انصافاً تاکنون سپاه موفق به ایجاد قویترین و بهترین امنیت پروازی در سطح جهان شده است و از این رهگذر ملت ایران در کمال آرامش قرار گرفته است. حضرت امام در نامه خود به فرماندهی کل سپاه به این امر اشاره و تداوم آن را خواستار شده‌اند.
«... با تشکر از زحمات ارزشمند سپاه پاسداران در حراست از هواپیماها و برخورد با هواپیماربایان و با ابلاغ سلام به آنان، سپاه چون گذشته مسؤول حفاظت هواپیماها می‌باشد، و در صورت ربوده‌شدن هواپیمایی، سپاه مسؤول می‌باشد. »

نقش سپاه در جنگ تحمیلی و دفع تجاوز

ارتش بعث عراق، پس از تجاوزات مکرر مرزی، در تاریخ 31 شهریور 1359، با هماهنگی و چراغ سبز قدرت‌های جهانی و منطقه، تجاوز گسترده خود را با هدف سرنگونی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. ارتش عراق بدون پیش رو داشتن مقاومت عمده‌ای توانست بخش بزرگی از سرزمین اسلامی ایران از مرز شلمچه در جنوب تا مرز سلیمانیه و نوسود در شمال غرب را به تصرف خود درآورد. نیروهای مسلح و پاسداران جمهوری اسلامی که درگیر شرارت‌ها و آشوب‌های داخلی بودند، با فرمان فرماندهی کل قوا متوجه دشمن شدند و با شجاعت و ایمان خود، دشمن را زمین‌گیر نمودند. از آن پس عملیات متعدد نامنظم چریکی، منظم محدود و نیز عملیات گسترده توسط رزمندگان اسلام انجام گرفت و رشادت‌ها و حماسه آفرینی‌های آنان، سرانجام دشمن را وادار به پذیرش شکست و ترک کلیه مناطق تصرف شده نمود. اگرچه حامیان صدام و ارتش بعث تلاش گسترده‌ای در زمینه‌های روانی، پشتیبانی، اطلاعاتی، تسلیحاتی و حتی درگیری نظامی با رزمندگان اسلام را به عمل آوردند تا از سقوط صدام و حزب بعث عراق و پیروزی مطلق ایران جلوگیری کنند، لیکن تدبیر، شجاعت و فداکاری رزمندگان و فرماندهی مدبرانه و حکیمانه و قاطع حضرت امام خمینی(ره) و حضور روحانیت معظم، چه در مسؤولیت‌های مختلف نظام و چه به صورت مبلغان، این حمایت‌ها را بی‌اثر ساخت و جمهوری اسلامی توانست اقتدار ملی، ارضی و انقلابی خود را در صحنه بین‌الملل به طور چشمگیری گسترش دهد و توان بالای خود را در دفاع از آرمان‌ها و ارزش‌ای مقدس خود به نمایش بگذارد.
سپاه پاسداران در عرصة دفاع مقدس با توجه به در اختیار داشتن نیروهای مردمی به ویژه در قالب «بسیج» توانست نقش ویژه‌ای را به عهده بگیرد و به اعتراف دشمنان، از لحاظ روحی و عملیات گسترده و غافلگیرانه، پشت دشمن را بلرزاند و نامش، هزیمت روحی و روانی در دشمنان ایجاد بکند.
بنا به آمار ارائه شده، در مدت هشت سال دفاع مقدس، بیش از 96 عملیات از سوی رزمندگان اسلام بر روی دشمن بعثی و عفلقی صورت گرفت. رزمندگان سپاهی و بسیجی در 27 عملیات مشترک با ارتش جمهوری اسلامی و 55 عملیات مستقل شرکت نموده و ضربات مهلکی را بر نیروی انسانی و ماشین جنگی عراق وارد آورده و بخش‌های بزرگی از میهن اسلامی را از اشغال آزاد نمودند. عملیات بزرگ فتح‌المبین و بیت‌المقدس که به آزادسازی بخش عمده‌ای از سرزمین‌های اشغال شده و آزادی خرمشهر انجامید و عملیات والفجر 8 که به فتح فاو منتهی شد و عبور از اروندرود را در برابر حیرت جهانیان به نام سپاه ثبت نمود؛ از جمله عملیات بزرگی است که سپاه پاسداران توانمندی طراحی، هماهنگی، بسیج عمومی، تسلیحاتی، هدایت عملیاتی و فرماندهی خود را آشکار ساخت. نیروی دریایی سپاه نیز از اسفندماه 1365 تا پایان جنگ نزدیک به یکصد عملیات مقابله به مثل علیه آمریکا انجام داد. نیروی دریایی عراق را متوقف و ناتوان ساخت و توانست با عملیات بازدارنده، مانع از عملیات و تحرک دریایی عراق و آمریکا شود.
مقام معظم رهبری در تبیین نقش سپاه در دفاع مقدس می‌فرمایند:
«سپاه پاسداران در سایه‌ی روحیه‌ی انقلابی و معنویتی که از سرچشمة جوشان دل منور و روح مصفای آن امام عارفان و قدوة صالحان پیوسته می‌جوشید و بیش از همه، جوانان رزمنده و خالص سپاه و بسیج را سیراب می‌کرد، توانست نقش تعیین‌کننده‌ای را در دفع حمله ایادی استکبار به جمهوری اسلامی ایفا کند و در کنار ارتش و با به کارگیری بسیج مردمی، درس تلخی به دشمنان اسلام بدهد و حفظ و استمرار نظام جمهوری اسلامی را تضمین کند.»

نقش سپاه در فن‌آوری‌های نظامی و توانمندی‌های دفاعی

سپاه پاسداران با توجه به نیاز گسترده نیروی نظامی به تجهیزات و امکانات بازدارنده دفاعی و ضرورت تنوع و عدم وابستگی این تجهیزات به بیگانگان، اقدام به پژوهش و فن‌آوری در زمینه‌های مختلف تجهیزات موردنیاز نمود و موفق به ابداع و ساخت تسلیحات پیشرفته و دقیق شد. از جمله می‌توان به فن‌آوری موشکی و ساخت موشک شهاب 3 با برد و دقت بسیار بالا اشاره داشت. برخی از این فن‌آوری‌ها و توانمندی‌های دفاعی را می‌توان به شرح ذیل ارائه نمود:
- ساخت ناوچه.
- ساخت اسکله‌ها و بنادر و سایر سازه‌های دریایی موردنیاز ناوگان دریایی.
- ساخت و تعمیر شناورهای سبک و نیمه‌سنگین تهاجمهی و تدافعی.
- طراحی و ساخت و تولید خودروی نظامی.
- طراحی و ساخت نمونه بالگرد شاهد.
- طراحی و ساخت انواع قایق‌های سبک تهاجمی.
- طراحی و ساخت موشک‌های با برد کوتاه و متوسط که مهم‌ترین آن موشک شهاب 3 است که با موفقیت آزمایش شدند.
- طراحی و ساخت قطعات اصلی بسیاری از بالگردها از جمله بالگردهای هیوز، بالگردهای 206، 209، 214، 205.
- طراحی و ساخت دستگاه تله‌متری تست موشک‌ها و قطعات موشکی.
- طراحی ماسوره‌های مجاورتی توپ‌های 57 (مهمات هوشمند).
- طراحی و ساخت سکوهای پرتاب موشک.
- طراحی و ساخت (نرم‌افزار و سخت‌افزار) سیستم‌های هدایت و کنترل انواع موشک.
- طراحی و ساخت پرنده‌های بدون سرنشین.
- طراحی و ساخت بدنه و قطعات کامپوزیتی.
- بازسازی کلی سایت‌های پیشرفته موشکی.
- طراحی و تولید بلیت کامبوزیت با مواد غیرفلزی برای سبکترشدن و عمر بیشتر پره‌های بالگرد. بازسازی قطعات پیشرفته در صنایع هوایی.
- تولید قطعه نرم‌افزای IBM که قلب حساس موشک بوده و تمام حرکات موشک توسط آن کنترل و مرحله‌یابی می‌شود.
- افزایش بُرد و دقت و تحرک‌پذیری سامانه‌های موشکی.
- ساخت سامانه‌های رادار.
- بهینه‌سازی توپ‌های 57 م‌م.
- طراحی سامانه‌های نوین نبرد نامتقارن در پدافند هوایی.
- طراحی و ساخت 2296 قطعه.
- طراحی و ساخت افزون بر 60 نوع تستر هواپیما.
- انجام پروژه بازسازی تعدادی هواپیمای جنگی سوخوی 25.

نقش سپاه در بازسازی و سازندگی کشور

پس از پایان پیروزمندانة دفاع مقدس، رهبر معظم انقلاب اسلامی، سپاه را به شرکت در بازسازی و سازندگی کشور و استفاده از تجربیات هشت سال دفاع مقدس و قراردادن توانمندی‌های مهندسی خود به ملت ایران، فرمان دادند.
«ارتش و سپاه و نیروهای مشمول، ضمن آن که آمادگی‌های رزمی را حفظ می‌کنند، در شرایط صلح کامل، باید در خدمت آبادانی و بازسازی کشور باشند.
نیروهای مسلح، ارتش و سپاه می‌توانند سهم خود را در بازسازی عمومی کشور هم ایفا کنند، همچنان که امروز هر دو سازمان و به خصوص سپاه، طرح‌های بزرگی را از سازندگی عمومی کشور بر عهده گرفته و شریک شده‌اند. ملت ما باید حس کند که نیروهای مسلح نه فقط در دوران جنگ، بلکه در دوران بازسازی هم می‌توانند پیشگام و پیشقدم باشند.»
در همین راستا، سپاه طرح‌های کلانی را در سطح کشور به عهده گرفت که بعضاً جزء طرح‌های ملی محسوب شده و در منطقه بی‌نظیر یا کم‌نظیر می‌باشد. سپاه پاسداران تا سال 1382 بیش از 1300 طرح بزرگ را در کشور اجرا نموده است. برخی از این طرح‌ها عبارتند از:
1- ساخت گلدسته مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره).
2- احداث سد گتوند خوزستان، بلندترین سد خاکی کشور.
3- ساخت دکل و اسکله بعثت و اسکله شهید باهنر.
4- سخت دستگاه حفاری چال موازی.
5- ساخت دستگاه سنگ‌شکن مخروطی هیدروکن.
6- احداث سد کرخه، یکی از بزرگترین سده‌های مخزنی خاورمیانه و قریب 35 سد و بند انحرافی.
7- احداث 7500 هکتار شبکه آبیاری و زهکشی.
8- اجرای 55 کیلومتر تونل با مقاطع مختلف.
9- احداث 1400 کیلومتر راه اتوبان و راه‌های اصلی و فرعی.
10- اجرای بیش از 45 پروژه بنادر، اسکله و سایر سازه‌های دریایی.
11- اجرای 000/900 متر مربع ابنیه اداری و مسکونی و ساخت 15 پل بزرگ.
12- طراحی و اجرای بیش از 2000 کیلومتر خطوط انتقال نفت، گاز و آب در خشکی و دریا تا قط 3000 میلیمتر.
13- طراحی و اجرای اولین پروژه ابگیر پالایشگاه‌های پارس جنوبی در کشور.
14- طراحی و اجرای اولین مجموعه فیلترهای پروژه آبگیر در کشور.
15- طراحی و اجرای سیستم‌های کنترل مخازن نفت جزیره خارک برای اولین بار در کشور.
16- طراحی و احداث بزرگ‌ترین مجتمع بندری پتروشیمی کشور و جهان در منطقه پارس جنوبی.
17- ساخت و تعمیر شناورها و دارابودن مجتمع بزرگ یارد.
18- طراحی و ساخت مخازن یک میلیون بشکه‌ای نفت خام.
19- ساخت اسکه شهید محلاتی و بندر پتروشیمی پارس ـ عسلویه.
20- طراحی اسکله شناورهای فله‌بر بزرگ.
21- طراحی وس اخت و تولید 14 نوع از عمده‌ترین ماشین‌آلات کشاورزی.
22- طراحی و ساخت انواع شناور و قایق.
23- بازسازی پل خرمشهر و اسکلت لافت.
24- اجرای سدهای مهم تبارک و چری در اصفهان.
25- اجرای پروژه‌های گازرسانی، آب‌رسانی، مدرسه‌سازی، حمام و خانه‌سازی در مناطق محروم کشور.
26- بازسازی مناطق جنگ‌زده از جمله خرمشهر و آبادان.
از آن‌جا که سد کرخه بزرگترین سد خاکی ایران و خاورمیانه است، مشخصات آن را ذکر می‌کنیم تا ابعاد آن بیشتر روشن شود. وقتی پروفسور راسکازوف ـ که به نام پدر سدهای خاکی جهان مشهور است ـ به ایران آمد، طوری از کار ساخت سد کرخه تعریف کرد که آن تعریف‌ها بیشتر از چیزی بود که متخصصین داخلی می‌گویند. وی بزرگترین سد خاکی جهان را در روسیه طراحی و اجرا کرده است.

مشخصات فنی سد کرخه

نوع سد: خاکی با هسته رسی، ارتفاع از پی: 127 متر، عرض تاج: 12 متر، طول تاج: 3030متر، حداکثر عرض پی: 1100 متر، حجم مخزن: 8/7 میلیارد متر مکعب، میزان خاکبرداری: 10 میلیون متر مکعب، خاکریزی: 34 میلیون متر مکعب، بتن‌ریزی: 1 میلیون متر مکعب، ارماتوربندی: 19 هزار تن.
نگاهی به فهرست ارائه شده که برخی از پروژه‌ها و فعالیت‌ها را نشان می‌دهد، به خوبی نقش باور و مسؤولیت‌پذیری را در اجرای موفقیت‌آمیز کارهای بزرگ نشان می‌دهد. به فرمودة حضرت امام خمینی(ره):
«ما باید باورمان شود که چیزی هستیم. »
«باورمان بشود که خودمان می‌توانیم بسازیم. »
نامگذاری روز سوم شعبان ـ ولادت حضرت سیدالشهداء امام حسین(ع) ـ به عنوان روز «پاسدار» از سوی حضرت امام خمینی(ره) مهر تأییدی است بر نقش بسیار برجستة این دستاورد انقلاب اسلامی که خود حافظ دستاوردهای انقلاب اسلامی گردید.
بسم‌الله الرحمن الرحیم
«روز مبارک سوم شعبان المعظم را که روز طلیعه پاسدار و پاسداری از مکتب مترقی اسلام است به عموم هم میهنان و به خصوص پاسداران انقلاب اسلامی تبریک عرض و به حق باید این روز معظم را روز پاسدار بنامیم. روز ولادت با سعادت بزرگ پاسدار قرآن کریم و اسلام عزیز است، پاسداری که هر چه داشت، در راه هدف اهدا کرد و اسلام عزیز را از پرتگاه انحراف رژیم طاغوت بنی‌امیه نجات داد... اگر فداکاری پاسداران عظیم‌الشأن اسلام و شهادت جوانمردانة پاسداران و اصحاب فداکار او نبود، اسلام در خفقان بنی‌امیه و رژیم ظالمانة آن وارونه معرفی می‌شد و زحمات نبی اکرم (ص) و اصحاب فداکارش به هدر می‌رفت.
هان ای پاسداران عصر حاضر و انقلاب اسلامی! به امام امت و پاسداران قرآن کریم و اسلام عزیز اقتدا نموده، حق پاسداری از انقلاب اسلامی را به خوبی ادا کنید و از این منصب بزرگ که منصب انبیای عظام و اولیای خداوند تعالی است به خوبی حفاظت کنید... »
با اشاره به یک فراز از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد نقش سپاه پاسداران و وظایف آن، این مجموعه را به پایان می‌بریم، در حالی که به عجز خود از بین درخشندگی‌های این نهاد پرثمر اذعان داریم:
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مولود مبارک انقلاب اسلامی است، در همه‌ی جهان پس از صدر اسلام، پدیده‌ی بی‌سابقه‌ای است. این پدیده در حقیقت، مظهر عینی و مجسمی است برای شعارهای انقلاب اسلامی، شعار ایستادگی در مقابل همه‌ی قدرت‌های بزرگ با سلاح اتکال به خدا، شعار غلبه خون بر شمشیر و شعار حرکت برای نجات مستضعفان، و از همین روست که سلطه‌های بزرگ در سراسر جهان با چشم انزجار و نفرت، بدین پدیده‌ی الهی می‌نگرند چنان که به انقلاب اسلامی. »
سپاه پاسداران با آموزش بیش از 8 میلیون بسیجی و سازماندهی آنان و تقدیم بیش از 000/30 شهید و جمع زیادی جانباز و آزاده، خدمتگزاری به ولایت و مردم را در عمل به اثبات رسانده است.

اصلاح و اسلامی شدن قوانین جزایی

پیش از انقلاب اسلامی، قوانین و مقررات جزایی ایران اعم از قوانین ماهوی (که مربوط به اصول کلی و مشترک حقوق کیفری و نیز تبیین و تعریف جرائم و مجازات‌های آن می‌باشد) و نیز قوانین شکلی (که مربوط به اصول محاکمات، دادگاه‌ها و شیوه ی رسیدگی به جرائم و صدور حکم می‌باشد) هیچ کدام منطبق بر موازین و احکام اسلامی تهیه و تنظیم نشده بودند.
قوانین جزایی قبل از انقلاب، که به تأسی و تبعیت از حقوق کیفری فرانسه و برگرفته از قوانین آن‌ها بود، هماهنگی با مقررات و احکام شرعی نداشت. در هیمن زمینه محمدرضا پهلوی با اعتراف به الگو قرار دادن غرب و با نشان دادن عمق کینه خود نسبت به اسلام و روحانیت می‌نویسد: «طی سال‌های 1926 تا 1927 ١سیستم قضایی کشور دگرگون شد و یک سیستم جدید که بر پایه ی الگوهای فرانسوی قرار داشت، به عنوان نظام جدید قضایی ایران مورد بهره‌برداری قرار گرفت ... چنین اقداماتی باعث شد که قدرت و اختیارات روحانیون تا حدود زیادی محدود شود. »٢
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به این که یکی از اهداف و آرمان‌های مهم انقلاب، حاکمیت بخشیدن به اسلام و احکام و آن در کلیه ابعاد زندگی سیاسی ـ اجتماعی و نیز قوانین و مقررات کشور بود و همچنین در راستای اصل چهارم قانون اساسی که صراحت دارد: «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی،‌مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی و سیاسی و غیر این‌ها باید براساس موازین اسلامی باشد.» تلاش زیادی صورت گرفت تا هر چه سریع‌تر قوانین جزایی مورد اصلاح قرار گرفته و مطابق با موازین اسلامی و احکام نورانی قرآن تنظیم شود.
برای تطبیق با قوانین اسلامی به تدریج و در طی چند سال، قانون مجازات اسلامی مشتمل بر کلیات، حدود، قصاص، دیات و تعزیرات؛ تنظیم و به صورت آزمایشی ملاک عمل دستگاه قضایی قرار گرفت.طی سال‌های بعدی نیز در چند مقطع زمانی در مواد آن تغییرات و اصلاحاتی صورت گرفت. با تصویب و حاکم شدن قانون مجازات اسلامی، برخی از مواد و اصول قوانین جزایی قبل که تعارض با احکام اسلامی نداشت، همچنان باقی ماند ولی بسیاری از مواد قانونی که مخالف موازین اسلامی بود، حذف و احکام و ضوابط اسلامی همانند حدود، قصاص، دیات و تعزیرات جایگزین آن شد.
*کنترل دارایی‌های مسؤولین قبل و بعد از تصدی مشاغل
یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی که هیچ‌گونه سابقه مشابهی قبل از آن و در دوران رژیم پهلوی وجود نداشته است، کنترل دارایی‌های مقامات بلندپایه کشور قبل و بعد از تصدی مسؤولیت می‌باشد تا برخلاف حق افزایش نیافته باشد. این موضوع قبل از انقلاب نه در قوانین پیش‌بینی شده بود و نه در اجرا و عمل چنین چیزی وجود نداشت. زیرا اساساً سیاست رژیم پهلوی و نگرش دولتمردانش، این نبود که به حساب اموال و دارایی‌های آنان رسیدگی شود. آنان از وضعیت فساد مالی و آرمان ثروت‌اندوزی خود به خوبی آگاهی داشتند و می‌دانستند که چنین سیاستی با آن هماهنگی ندارد. نه تنها به حساب و دارایی اموال آنان قبل و بعد از تصدی مسؤولیت‌ها رسیدگی نمی‌شد، بلکه رژیم، خود فضا و میدانی به وجود آورده بود که تمامی دولتمردان را به سوی چپاول و غارت و تکاثر و ثروت‌اندوزی می‌کشاند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با توجه به این که سیاست نظام، سیاستی اسلامی و حافظ حقوق مردم مخصوصاً محرومین و مستضعفین جامعه بود، اجازه نمی‌داد دولتمردان به جای خدمت به مردم، به تکاثر و ثروت‌اندوزی و افزایش به ناحق اموال و دارایی‌های خود بپردازند. اصولاً در نظام اسلامی از مسؤولین و مقامات بلندپایه و رهبران جامعه توقع است که زندگی ساده‌ای داشته باشند و در این حال ضمن الگو واقع‌شدن برای مردم و لطمه‌نزدن به اعتماد مردم از ارتکاب هرگونه مال‌اندوزی و افزایش به ناحق دارایی‌های خود در دوران مسؤولیت پرهیز نمایند. قانون اساسی که در واقع منشور انقلاب و نظام اسلامی ایران می‌باشد، به این نکته مهم توجه کرده و برای این که پست و مقام، مستمسک و دریچه‌ای برای تکاثر و ثروت‌اندوزی مسؤؤلین و مقامات مملکتی قرار نگیرد، دستگاه قضایی را ملزم کرده است تا به حساب اموال و دارایی‌های مقامات عالی‌رتبه مخصوصاً مقامات اجرایی که با پول و امکانات، بیشتر سر و کار دارند، قبل و بعد از تصدی مسؤولیت رسیدگی نماید.
اصل 142 قانون اساسی مقرر می‌دارد: «دارایی رهبر، رئیس‌جمهور، معاونان رئیس‌جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رئیس قوه قضاییه رسیدگی می‌شود کهبر خلاف حق، افزایش نیافته باشد.» همان‌گونه که مشاهده می‌شود قانون اساسی محکم‌کاری بیشتری کرده و برای این‌که مقامات مملکتی نتوانند غیرمستقیم و از طریق همسر و فرزندان دست به این اقدام بزنند و یا اموال و دارایی‌ها را به نام آنان ثبت کنند، رئیس قوه قضاییه را ملزم کرده است علاوه بر خود مسؤولین و مقامات، دارایی‌های همسر و فرزندان آنان را نیز قبل و بعد از خدمت و تصدی مسؤولیت، رسیدگی نماید تا بر خلاف حق افزایش نیافته باشد.
در عمل و اجرا نیز در طی 20 سال گذشته به حساب اموال و دارایی‌های مسؤولین بلندپایه نظام، مذکور در اصل 142 قانون اساسی رسیدگی شده است. از جمله اینها رسیدگی به حساب اموال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و نیز مقام معظم رهبری چه در دوران ریاست جمهوری و چه در دوره رهبری بوده است.

پی نوشت:

١ - سال های ١٣٠٥ و ١٣٠٦
٢ - محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ص ٧٧

تحول در رسانه ی ملی

از میان رسانه‌های جمعی، رادیو و تلویزیون و مخصوصاً تلویزیون چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری برخوردار می‌باشد. حضور تلویزیون در همه ی خانه‌ها، وسیع‌بودن دامنه و برد آن، تأثیر غیرمستقیم بر بیننده، سمعی و بصری‌بودن آن‌، اشغال یک یا چندساعته اکثریت مردم به تماشای تلویزیون در هر روز، فراگیری مخاطبین مختلف از باسواد و بی‌سواد، پیر و جوان و کودک و زن و مرد، از جمله ویژگی‌های مهم تلویزیون است که موجب تمایز و اهمیت آن نسبت به سایر رسانه‌ها و حتی رادیو گردیده است.
به همین دلیل حضرت امام(ره) می‌فرماید:
«رادیو تلویزیون از تمام رسانه‌هایی که هست، حساس‌تر است. رادیو تلویزیون می‌تواند یک مملکت را اصلاح کند و می‌تواند به فساد بکشد. این را نه روزنامه می‌تواند، نه سینما می‌تواند، نه تئاتر می‌تواند، نه تبلیغات لفظی که در منابر است می‌تواند. برای این که این‌ها همه شعاعشان محدود است.» ١
«رادیو و تلویزیون یک دستگاهی است که هم در طرف تبلیغات فاسد اهمیت زیادی دارد و هم در طرف تبلیغات صحیح...، تمام مطبوعات این‌طور است، منتها اهمیت تلویزیون بیشتر از همه است.» ٢
متأسفانه در دوران رژیم دین‌ستیز پهلوی، از این رسانه ی مهم در جهت منفی و تخریبی آن و در راستای اهداف پلید ضداسلامی رژیم استفاده می‌شد.
رادیو و تلویزیون رژیم طاغوتی پهلوی، مخصوصاً تلویزیون با نمایش تصاویر مستهجن و ضداخلاقی از زنان نیمه برهنه و با پوشش مبتذل، صحنه‌های بسیار زننده و زشت از اختلاط زنان و مردان، فیلم‌های مبتذل و گمراه‌کننده، شوهای مستهجن، پخش موسیقی و رقص و آوازهای حرام، آثار و پیامدهای شوم زیادی بر افراد جامعه مخصوصاً نسل جوان داشت از جمله:
1- تبلیغ و ترویج روحیه بی‌دینی و ضددینی.
2- معرفی چهره‌ای کهنه، و ناکارآمد از دین و مذهب اسلام.
3- اهانت و بی‌احترامی به علما و روحانیون دینی.
4- ترویج و تبلیغ فرهنگ منحط غربی.
5- ترویج روابط نامشروع و ضداخلاقی بین زنان و مردان.
6- توسعه و ترویج فرهنگ بی‌حجابی و بی‌عفتی.
7- تبلیغ و ترویج مشروب‌خواری.
8- ترویج رقص و آواز حرام و مبتذل.
9- معرفی و تبلیغ افراد فاسد و منحرف از قبیل خواننده‌ها، هنرپیشه‌ها و رقاصه‌های داخلی و خارجی، به عنوان الگو برای دختران و پسران و زنان و مردان.
10- تحریک و تقویت روحیه شهوانی و حیوانی زنان و مردان و دختران و پسران جوان.
11- ایجاد روحیه غفلت از خدا و معنویت بین مردم.
12- تربیت و پرورش غلط و ضددینی کودکان و نوجوانان.
13- بی‌حرمتی به شأن و شخصیت زن و استفاده از او به عنوان ابزار تبلیغاتی برای پرکردن جیب سرمایه‌داران.
14- عدم رعایت حرمت ایام سوگواری شهادت و رحلت معصومین علیهم‌السلام در غالب موارد.
وضعیت فاسد رادیو و تلویزیون رژیم پهلوی به گونه‌ای بود که افراد متدین و مذهبی برایشان داشتن تلویزیون مقدور نبود، زیرا به علت گستردگی و فراگیری فساد در همه برنامه‌ها، قابلیت استفاده ی صحیح از آن میسر نبود و به هیچ وجه نمی‌توانستند سرنوشت تربیتی فرزندان خود را به دست رادیو و تلویزیون با آن برنامه‌های فاسدش بسپارند.
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به این وضعیت اسفناک و تأسف‌بار رادیو و تلویزیون خاتمه داده و موجب از بین رفتن تبعات و پیامدهای فاسد و منحرف آن شد. امروز به برکت انقلاب اسلامی، نه تنها مفاسد و انحرافات مذکور از بین رفته، بلکه رادیو و تلویزیون با ارائه برنامه‌های سازنده و مفید در جهت رشد و تعالی مردم عزیز کشورمان مخصوصاً نسل جوان و مهمتر از آن کودکان و خردسالان، گام‌های مؤثری برداشته است. در حال حاضر در زمینه ‌های مختلف اعتقادی، اخلاقی، احکام، مسائل تربیتی و پرورشی، خانوادگی، مسائل اجتماعی و سیاسی و جهان اسلام برنامه‌های خوب و مفیدی از رادیو و تلویزیون پخش می‌شود.
البته این امر به معنی کامل و بی‌نقص‌بودن برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی نیست و مسلماً ما با وضع مطلوب و رادیو و تلویزیونی که به تعبیر حضرت امام (ره) باید یک دانشگاه عمومی باشد، ٣ هنوز فاصلة زیادی داریم.

پی نوشت:

١ - آیین انقلاب اسلامی، گزیده ای از اندیشه و آراء امام خمینی (ره) ، ص ٢٤٠
٢ - همان ، ص ٢٣٦
٣ - همان

برچیده شدن کاباره ها، کنار دریاها و قمار خانه ها

یکی از دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی در زمینه مسائل اخلاقی و در راستای از میان بردن فساد و منکرات، برچیدن و از بین‌بردن کاباره‌ها بوده است. کاباره‌ها یکی از مراکز بسیار فاسد و متعفن رژیم پهلوی بودند. این اماکن به عنوان مراکزی برای عیاشی و خوشگذرانی با زنان رقاصه و آوازه‌خوان فعالیت می‌کردند. در این مکان‌ها، زنان هرزه به صورت عریان به مطربی و رقاصی پرداخته و وسیلة‌ عیش و نوش مردان هوسباز و شهوت‌ران را فراهم می‌کردند. فساد و فحشاء سراسر کاباره‌ها را فراگرفته بود و مجلات و روزنامه‌ها نیز مردم را با آب و تاب فراوان و تحریک‌آمیز، تشویق و ترغیب به رفتن به کاباره‌ها می‌کردند.
برای نمونه به یک آگهی تبلیغاتی از یک مجله اشاره می‌کنیم. در این آگهی آمده است: «امشب و همه شب در کاباره میامی به همراه داغ‌ترین و سکسی‌ترین ستارگان بین‌المللی به انضمام دو شو از کشور آمریکا و انگلیس. همراه با مشهورترین خواننده روز دنیای عرب (نزهت) با دو ارکستر بزرگ جاز از انگلستان و ایتالیا تامی فی‌نان و 30 دختر سکسی از آمریکا»١ همچنین مجله سپید و سیاه در صفحه 17 شماره 1058 سال 1352 خود با چاپ دو تصویر تقریباً تمام برهنه (با پوشش بسیار ناچیز) از زنان در حال رقص با تیتر «رقاصه‌های عربی در کافه‌های تهران» می‌نویسد: آن‌ها از شبی 800 تومان تا 8 تومان می‌گیرند. سپس گزارش کاملی از شیوه کار و فعالیت این رقاصان و لباس آن‌ها و ... درج کرده است.
وجود این کاباره‌ها، مفاسد و پیامدهای منفی بسیار داشت. آلوده‌کردن زنان و مردان به ویژه جوانان به فساد و فحشاء و بی‌حرمتی به شخصیت و شأن زنان که ابزار اصلی در این مراکز بودند، از جمله این موارد است. همچنین مفاسد ناشی از وجود چنین مراکزی موجب سست‌شدن روابط زناشویی و در نهایت سست‌شدن پایه‌های نهاد خانواده و متلاشی‌شدن آن می‌گردید. مردان هوسبازی که هر روز با زنان رنگارنگ و جدیدی که با عرضه‌کردن خود در کاباره‌ها مواجه بودند، نسبت به زنان خود بی‌میل و بهانه‌گیر شده و استحکام روابط زناشویی آن‌ها از بین می‌رفت. در مواردی هم که کار به طلاق می‌کشید، عوارض منفی آن دامنگیر کودکان خانواده می‌شد و آنان را با مشکلات روحی و روانی و اخلاقی متعددی مواجه می‌ساخت.
از طرف دیگر مشغول شدن زنان و مردان مخصوصاً قشر جوان در این مراکز فساد،‌موجب می‌شد که به لهو و لعب و عیاشی و خوشگذرانی مشغول شده و از امور سیاسی جامعه و دخالت در آن دور و غافل بمانند و خواستة رژیم فاسد پهلوی و حامیان آن تأمین گردد. وجود چنین مراکز فسادی که همه شب برنامه‌های مبتذل گوناگونی داشتند، به عنوان یک پایگاه ثابت و مستمر، زمینه و وسوسه لازم را برای جلب و جذب جوانان کشور به سوی آن فراهم می‌کرد.
به برکت انقلاب اسلامی ایران، با برچیده شدن و از بین رفتن کاباره‌ها، به همة این مفاسد اجتماعی پایان داده شد. این دستاورد انقلاب نه تنها برای افراد متدین مذهبی جامعه، بلکه برای هر زن و مرد ایرانی و علاقه‌مند به سلامت محیط اجتماعی و امنیت خانوادگی، بسیار شیرین و ارزشمند می‌باشد و باید قدردان این نعمت الهی و دستاورد انقلاب بود.
***
از بین رفتن و برچیده شدن فاحشه خانه ها یکی از برکات و دستاوردهای ارزشمند انقلاب اسلامی ایران است. این مراکز از متعفن ترین و شنیع ترین اماکن فساد دوران رژیم پهلوی بودند. در این مراکز به صورت کاملا رسمی زنان فاحشه و هرزه در اختیار مردان هوس باز و شهوت ران قرار می گرفتند. علی رغم این که عمل زشت زنا از گناهان کبیره بوده و مورد نهی صریح خداوند متعال قرار گرفته است، با این حال به صورت کاملا عادی و جا افتاده در این مراکز صورت می پذیرفت.
خداوند متعال نه تنها مردان و زنان را صریحا از زنا منع کرده بلکه حتی از نزدیک شدن به آن نیز منع کرده است. در قرآن کریم آمده است: "و هرگز به عمل زنا نزدیک نشوید که کاری بسیار زشت و راهی بسیار ناپسند است." رسول خدا (ص) می فرماید : "زنا شش اثر دارد، سه اثر در دنیا و سه اثر در آخرت. اما آثار دنیوی زنا : آبرو را می برد و رزق را کم می کند و مرگ را نزدیک می نماید. اما آثار اخروی آن : شمول غضب الهی و سختی حساب و دخول در آتش و جاودان ماندن در آن را ایجاب می کند."
هر چند در زمان رژیم پهلوی عمل شنیع زنا بسیار واقع می شد و مختص این نوع مراکز نبود، اما قبح اصلی این مراکز در این بود که رسما به عنوان یک مرکز ثابت و مورد حمایت دولت، روزانه هزاران زنا در آنها واقع می شد.
وجود این مراکز فساد، آثار و تبعات شوم و زیانبار فراوانی داشت از جمله این که :
1 – همه روزه زنان و مردان فراوانی به گناه کبیره ی زنا الوده شده و از خدا، معنویت و حتی انسانیت خارج شده و به موجوداتی که صرفا به دنبال اطفای غرائز شهوانی و حیوانی خویش بودند، تبدیل می شدند.
2 – وجود این مراکز، بستر و زمینه لازم را جهت زنا فراهم کرده و افراد به سهولت و راحتی می توانستند با مراجعه به این مراکز فساد ، زنا کنند. این سهولت موجب می شد که میزان آلودگی افراد جامعه به این گناه بزرگ زیادتر شود
3 – با توجه به طغیان غرائز جنسی در دوران جوانی، وجود این مراکز زمینه ی کاملا مناسبی را برای آلوده کردن جوانان از همان ابتدای زندگی با فساد و فحشا انس گرفته و تمایل چندانی نیز به شکل خانواده و ازدواج از خود نشان نمی دادند.
4 – قربانی شدن زنان و دختران و بی حرمتی به شخصیت آنها و نیز تبدیل شدن آنان به موجوداتی بی اراده و لاشه ای متعفن برای اطفای غرائز سیری ناپذیر مردان شهوتران و پر شدن جیب های گردانندگان این مراکز، از تلخ ترین پیامدها ی وجود این مراکز بود. در این مراکز شخصیت زن به مراتب پایین تر از حیوانات تنزل داده شده و به موجوداتی ذلیل و بی هویت تبدیل شده بود. زنان در این مراکز به قدری در تعفن و فساد غرق شده بودند که برای خودشان نیز بعضا ادامه این نوع زندگی، تهوع آور و غیر قابل تحمل شده بود.
5 – بروز و شیوع انواع بیماری های مقاربتی نیز از دیگر پیامدهای سوئ این مراکز فساد بود که دامنگیر جامعه و خانواده می شد.
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، موجب برچیدن این مراکز فحشا شده و تبعات و پیامدهای سوء آن را نیز از بین برد. فاحشه خانه ها، لکه ی ننگ بزرگی بر دامن کشور به ظاهر مسلمان ایران بود. آب زلال انقلاب که آمیخته به خون مطهر شهیدان بود، این لکه ها را برای همیشه از دامن ایران اسلامی پاک کرد و عفت و پاکدامنی را به ارمغان آورد.
***
یکی از مفاسد شرم‌آور و وقیحانه دوران رژیم پهلوی، فساد کنار دریاها بود. در ایام تابستان زنان و مردان و دختران و پسران جوان، برهنه در کنار یکدیگر به شنا پرداخته و در ساحل دریا به هوسرانی و عیاشی می‌پرداختند. اختلاط زنان و مردان که با بی‌غیرتی مردان و بی‌عفتی زنان همراه بود، صحنه‌های شرم‌آور و وقیحانه‌ای را به وجود می‌آورد و لکه ی ننگی بر دامن کشور به ظاهر مسلمان ایران بود. زنی که می‌دید چشم‌های شوهرش به زنان دیگر است و مردی که می‌دید بدن عریان زنش و یا دخترش، جولانگاه نگاه‌های شهوت آروده سایر مردان و جوانان است، رویشان به یکدیگر و به گناه باز شده و قبح و زشتی این گناه از بین آن‌ها می‌رفت. فساد کنار دریاها صرفاً محدود به نمایش اندام برهنه زنان و تماشای مردان هوسباز نبود، بلکه صحنه‌های زشت اخلاقی بین زنان و مردان و ایجاد بستر برای گناهان و مفاسد اخلاقی دیگر از تبعات اجتناب‌ناپذیر این محیط‌های آلوده بود.
نگاه‌های آلوده به تیر شیطان به همان نگاه ختم نمی‌شد، بلکه در موارد زیادی به روابط ضداخلاقی و نامشروع کشیده می‌شد.
از سوی دیگر با وجود این فضاهای مسموم در کنار دریاها، امکان استفاده از دریا برای افراد و خانواده‌های مذهبی و متدین، غیرممکن بود. آن‌ها امکان استفاده ی از این طبیعت و نعمت الهی را نداشته و از آن محروم بودند. خانوارهای ساکن در شهرهای شمالی و جنوبی (کناره‌های دریا) بیش از سایرین طعم تلخ این مفاسد و درد آن را در سینه‌های خود احساس می‌کردند. مفاسد و پیامدهای منفی و زیان‌بار کنار دریاها به قدری روشن و آشکار است که نیازی به توضیح اضافی ندارد. از طرفی اخلاق و عفت اجازه نمی‌دهد بیش از این به بررسی تبعات منفی آن بپردازیم.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به این اوضاع و مفاسد شرم‌آور و وقیحانه پایان داده و آن‌ها را برچید. این دستاورد گرانقدر برای خانواده‌های مذهبی و متدین و هر مرد و زن باغیرت ایرانی دارای ارزش و اهمیت بسیار می‌باشد. امروز ضمن این که مفاسد مذکور برچیده شده، با اجرای طرح‌های سالم‌سازی دریا، مردان و زنان به طور مجزا از یکدیگر و در فضایی محدود و بسته و کنترل شده و دور از انظار نامحرمان به شنا و استفاده از طبیعت زیبیای دریا می‌پردازند. امروز طرح سالم‌سازی دریاها امکان استفاده از دریا را برای خانواده‌های مذهبی و باغیرت نیز فراهم کرده و آنان هم از این نعمت الهی بهره‌مند شده‌اند. توفیق کامل این طرح نیاز به پی‌گیری و گسترش و در عین حال برخورد با عناصر و عوامل پنهان و آشکار آلودگی و اختلاط غیرآشکار است.
****
ایجاد مراکزی برای قمار و شیوع قماربازی از دیگر مفاسد رایج دوران رژیم پهلوی بود. در بسیاری از شهرها قمارخانه وجود داشت و مخصوصاً در تهران مراکز متعددی برای قماربازی دایر شده بود. علاوه بر این که صورت‌های دیگری از قماربازی به شکل شرط‌بندی در مسابقات گوناگون رواج داشت، در کوچه‌ها و خیابان و محله‌ها نیز بین افراد لاابالی و حتی جوانان و نوجوانان قماربازی رایج بود. رژیم منحط پهلوی از سیاست ایجاد مراکز قمار و لاتاری و نیز فرهنگ قماربازی حمایت و پشتیبانی می‌کرد. اصولاً خود دولتمردان فاسد رژیم، اهل قمارخانه و قماربازی بودند. خود شاه و اعضای خانواده‌اش ـ مخصوصاً خواهر فاسدش اشرف ـ از قماربازان حرفه‌ای بودند. یکی از تفریحات و برنامه‌های مستمر شبانة شاه، پرداختن به قماربازی بود.
در این مورد، ارتشبد سابق حسین فردوست دوست صمیمی شاه و محرم اسرار دربار، در خاطرات خود می‌نویسد: «اشرف یک قمارباز حرفه‌ای در حد اعلاء بود و قمارباز‌های حرفه‌ای را جمع می‌کرد و وارد محفل خصوصی محمدرضا می‌نمود. او از جمله فردی به نام اسکندری را پیدا کرده بود که خویشاوند نزدیک ایرج اسکندری رهبر حز توده بود. اسکندری توانسته بود با دوز و کلک، اراضی فرودگاه مهرآباد را که دولتی بود، به نام خود ثبت کند و سپس مجدداً با قیمت کلان به دولت بفروشد. به هر حال، اشرف، محمدرضا را به مجالس قمارش دعوت می‌کرد و سپس او را تشویق و تحریک می‌کرد که در پوکر از پس اسکندری برنمی‌آیی. محمدرضا هم از روی غرور لج می‌کرد که من او را داغان می‌کنم و فلان می‌کنم و به بازی می‌پرداخت. یکی دیگر از اعضاء باند قمار اشرف، فردی بود به نام حاجبی، که از مأمورین ایادی٢ بود. حاجبی از قمارباز‌ها و حقه‌بازهای درجه اول روزگار بود که دوست صمیمی محمدرضا شاه شده و شب و روز در کنارش بود.
به هر حال محمدرضا با اسکندری و حاجبی به قمار می‌پرداخت. اشرف یا خودش بالای سر محمدرضا می‌ایستاد و دستش را می‌خواند و یا دختری را بالای سر محمدرضا می‌گذاشت و خلاصه با تقلب و روکردن ورق از زیر میز، کلک محمدرضا را می‌کندند. در این بازی‌ها اشرف چنان محمدرضا را تحریک می‌کرد که توپ 10 میلیون و 20 میلیون و 30 میلیون می‌زد و در نتیجه در یک شب اسکندری مثلاً 50 میلیون تومان ٣ از محمدرضا می‌برد. البته صحنه را به نحوی درست می‌کردند که گاهی هم محمدرضا ببرد، بخصوص زمانی که خسته یا عصبانی می‌شد. ولی در مجموع در یک شب حتماً محمدرضا 40-50 میلیون را می‌باخت. البته اعتبارش هم زیاد بود و پس از پایان بازی، اشرف دسته چک محمدرضا را می‌آورد و به دستش می‌داد و او نیز چک می‌کشید و امضاء می‌کرد. از این پول، اشرف قسمت عمده را خودش برمی‌داشت و به حاجبی و اسکندری هم چند میلیونی می‌داد. یکی دیگر از اعضاء محفل اشرف، فردی به نصرتیان بود که او دیگر نیازی به کمک نداشت و چنان حقه‌باز بود که از آستینش ورق در‌می‌آورد!» ٤
بدین ترتیب در جامعه مسلمان ایرانی، قمار که یکی از گناهان کبیره و مورد نهی صریح خداوند متعال می‌باشد، به صورت عادی رایج شده بود و از سوی دولتمردان و شخص اول مملکت دامن زده می‌شد.
خداوند متعال خطاب به پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند : « می و قمار تو را می‌پرسند، بگو در ن دو، گناه بزرگی است و سودهایی برای مردمان دارد ولی گناه آنها از آن بزرگتر است.» در آیه 90 سوره مائده نیز می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، جز این نیست که شراب و قمار و ... همگی پلید و از کردار شیطان است. پس از آن‌ها دوری کنید، باشد که رستگار شوید.»
این وضعیت تأسف‌بار، به برکت پیروزی انقلاب اسلامی از بین رفت. اولاً بساط قمارخانه‌ها و مراکز قمار و لاتاری و قماربازی علنی کاملاً برچیده شد. ثانیاً قماربازی مخفی و پنهانی به میزان چشمگیر و بسیار زیادی کاهش یافت. در نتیجه به مفاسد و تبعات منفی آن‌ها نیز که در بالا برشمردیم پایان داده شد.

پی نوشت:

١ - مجله ی کیهان ورزشی، ش ٩٦٧ ، مورخ ٩ دی ١٣٥١
٢ - فردوست در فرازهای دیگر خاطرات خود، ایادی را فردی بهایی و پزشک مخصوص شاه که در فساد و فحشا بی نظیر بود معرفی می کند. او بساط عیاشی و ارتباط محمد رضا با زنان را فراهم می کرد و دارای ثروت و پست های کلیدی زیادی در کشور بود.
٣ - و این در حالی بود که حقوق ماهیانه یک نفر مهندس ٣٥٠٠ توان بود.
٤ - حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ١ ، ص ٢٣٦

مقابله با فساد مالی و اقتصادی

برای مقابله با فساد اقتصادی و اموال نامشروع قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل 49 مقرر نموده است: «دولت موظف است ثروت‌های ناشی از ربا، غضب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوءاستفاده از موقوفات، سوء استفاده از مقاطه کاری‌ها و معاملات دولتی، فروش زمین‌های موات و مباحات اصلی، دائر کردن اماکن فساد و سایر موارد غیرمشروع را گرفته و به صاحب حق رد کند و در صورت معلوم نبودن او به بیت‌المال بدهد. این حکم باید با رسیدگی و تحقیق و ثبوت شرعی به وسیله دولت اجرا شود.»
بر اساس همین نگرش بود که حضرت امام(ره) یکی از دلایل مخالفت خود با رژیم پهلوی را حاکمیت سرمایه‌داری بر کشور و فساد اقتصادی آنان عنوان می‌کردند. ساختار حکومتی رژیم پهلوی به گونه‌ای بود که فقط متنفذین و سرمایه‌داران بزرگ می‌توانستند بر پست‌های کلیدی کشور دست یافته و بر مردم حکومت کنند. نتیجه ی اجتناب‌ناپذیر این نوع حاکمیت نیز توسعه بیشتر سرمایه‌داری و حمایت از سرمایه‌داران و متقابلاً ظلم و تعدی به فقرا و مستضعفین بود. نتیجه ی طبیعی دیگر چنین سیاستیی توسعه و گسترش فساد اقتصادی توسط کارگزاران نظام بود. ابعاد فساد اقتصادی سرمایه‌داران و کارگزاران نظام پهلوی به قدری گسترده است که ذکر آن در این مختصر نمی‌گنجد، اما صرفاً برای نمونه به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم.
ارتشبد سابق حسین فردوست می گوید: «اصفیا رئیس سازمان برنامه، تمام مقاطعه‌ها را به خانواده فرح اختصاص داده بود و پس از او که مجیدی رئیس سازمان برنامه شد، همین رویه ادامه یافت. اطلاع دقیق دارم که مهندس قطبی (دایی فرح که سرپرستی فرح و مادرش را داشت)، مجید اعلم (دوست شب و روز محمدرضا پهلوی) و مهندس دیبا (یک جوان حداکثر 35 ساله) حدود 80٪ مقاطعه‌های بزرگ کشور را از سازمان برنامه می‌گرفتند و 25٪ حق و حساب به دیگران می‌دادند.١» «دختر فرح حدود 600 نفر کارمند داشت که حقوق بگیر دائمی بودند.٢»
بر اساس اسناد به دست آمده از منزل مهندس محسن فروغی سناتور شاه و عضو فراماسون و فرزند محمدعلی فروغی با شرکت فرانسوی ژانسن قراردادی به مبلغ 000/500/11 فرانک برای تهیه مبلمان، اثاثیه و تزیینات کاخ اشرف پهلوی منعقد نموده بود. ٣ در گزارش دیگری آمده است: شاه با پرداخت 300 میلیون دلار، 31 کاخ و ویلا در نقاط مختلف جهان خریداری کرده و اسناد مالکیت آن‌ها را نیز به همراه دارد. تعدادی از این قصرها در پاریس در جاده ی مونتین، در جاده ی فوش، در سن موریس، در ژنو، در جزیره ماژورکا در جالارتشا، در آلمان، در تونس، در یورلی هیلز، در نیویورک، در تگزاس و در نیوجرسی می‌باشد. مجله ی نیوزویک در سال 1358 در گزارشی میزان ثروت شاه و دارایی او را 22 میلیارد دلار اعلام نموده است.٤
پرفسور رواسانی استاد دانشگاه اولدنبورگ آلمان غربی در کتاب «ایران» فهرستی از کارخانه‌های متعلق به خاندان پهلوی و خانواده‌های وابسته به آن را منتشر نموده است که بالغ بر 527 کارخانه و موسسه مالی در ایران را شامل می‌شود. مؤسسات مالی و کارخانه‌های متعلق به شاه و منسوبین نزدیک وی 137 واحد، فرمانفرماییان 74 واحد، خسروشاهی 67 واحد، لاجوردی 61 واحد، خاندان ثابت پاسال 33 واحد، رضایی 38 واحد، فولادی 31 واحد، اخوان 22 واحد، القانیان 17 واحد، تیمورتاش 16 واحد، خیامی 10 واحد و ....٥
در یک مقاله که در مجله آمریکایی نیشن انتشار یافت، فاش شد که محدرضا پهلوی میلیون‌ها دلار کمک مالی آمریکا به ایران را به جای این که صرف هزینه‌های عمرانی و آبادانی کند، بین چند تن از اعضای خانواده و اطرافیان نزدیک خود تقسیم کرده و در این ریخت و پاش بی‌حساب و کتاب، حتی چند شخصیت سیاسی خارجی را به منظور استفاده‌های بعدی از آنان، بی‌نصیب نگذاشته است. کمیته‌ای که وظیفه رسیدگی به عملیات دولت در مجلس ملی (کنگره) آمریکا را برعهده داشت، کوشید تا تعیین کند 950 میلیون دلاری که به صورت کمک اقتصادی آمریکا در عرض 5 سال به ایران داده شد، به کجا رفته است. سرانجام کمیته دریافت که بیشتر آن به باد رفته است!
در بخش دیگری از گزارش کمیته کنگره آمریکا، فهرست تعدادی از افرادی که از بودجه مربوط به کمک اقتصادی آمریکا به ایران را به یغما برده‌اند قید شده است. در میان این افراد به اسامی ذیل اشاره شده است: خانم لوی هندرسون همسر سفیر آمریکا در تهران یک میلیون دلار، شمس پهلوی یک میلیون‌دلار، اف میشل نیم میلیون دلار، آلن دالس رئیس سازمان سیای آمریکا یک میلیون دلار، هنری. اد. لاس ناشر مجله‌های تایم، لایف و فورچون نیم میلیون دلار، جرج. وی. آلن سفیر سابق آمریکا در ایران یک میلیون دلار، شهناز پهلوی دختر شاه دو میلیون دلار، حمیدرضا پهلوی نیم میلیون دلار، سلدین چاپلین سفیر پیشین آمریکا در تهران یک میلیون دلار، احمد شفیق شوهر سابق اشرف یک میلیون دلار، ژنرال محمد خاتمی شوهر فاطمه پهلوی یک میلیون دلار، فرح پهلوی پانزده میلیون دلار، فاطمه پهلوی دو میلیون دلار، عبدالرضا پهلوی دو میلیون دلار، غلامرضا پهلوی یک میلیون دلار، اردشیر زاهدی سه میلیون دلار، اشرف پهلوی سه میلیون دلار، اسدالله علم یک میلیون دلار، حسن علا یک میلیون دلار و ... ٦
در مورد فساد اقتصادی درباریان و کارگزاران رژیم پهلوی، حضرت امم خمینی(ره) در سخنرانی مورخ 4 آذر 1357 خویش در پاریس می‌فرمایند: «من خواندم این را یا در یک چیز بود که برای من خواندند - این را که یک ویلایی برای خواهر شاه یک کدام از این خواهرانش ٧ - یک ویلایی خریده‌اند به چه قیمت، آن را من یادم نیست اما نوشته بود که 6 میلیون دلار خرج گلکاری آن‌جا شده! یک همچون ویلایی از پول کی؟ ما که رضاخان را می‌شناختیم، وقتی که آمد این جا یک آدمی لختی بود.٨»
منصور رفیع زاده آخرین رئیس شعبه ساواک در آمریکا در کتاب خاطرات خود پیرامون جشن هنر افسانه‌ای شاه در تخت جمشید شیراز که به مناسبت نظام 2500 ساله شاهنشاهی در ایران برگزار گردید، می‌نویسد : ٩ «یک لیست کامل از بخش خرید‌های ساواک به دست آوردم که براساس آن کار طبخ اغذیه جشن، به رستوران ماکزیم در پاریس محول شد. تزیین 59 چادر میهمان‌ها و 3 چادر سلطنتی که همگی مجهز به تهویه مطبوع بودند، در صحرا به عهده شرکت فرانسوی جانس در پاریس گذارده شد. این شرکت مسؤولیت دکور مجدد کاخ سفید برای ژاکلین کندی را نیز بر عهده داشت. مبل‌ها از نوع لویی XV، حمام‌ها از سنگ مرمر فرانسوی، شعمدان‌ها لیموگیس چینی و ظروف کریسالی باکارات بودند.
برای این جشن‌ها 165 پیشخدمت زن و مرد، 25 متخصص زیبایی (زن و مرد)، 1500 کلاه گیس مردانه، 300 نیم کلاه گیس، 400 جفت مژه و لباس‌های فرانسوی در نظر گرفته شد. طبق گزارش 15 اکتبر 1971 (1350) مجله تایم 5/3 تن کره و پنیر، نیم تن خامه، 250 بطری شراب، معادل 000/840 دلار لامپ‌های رنگی و فرش و قالیچه برای تمامی چادرها، محوطه سازی که شامل چند هزار قطعه فضای سبز و چند هزار تاج گل می‌شد، همه توسط نیروی هوایی ایران از پاریس به ایران آورده شده بود. تأمین اجناس و اشیای این مراس، بازرگانان پاریسی را که تهیه همه چیز را بر عهده داشتند، یک سال تمام مشغول کرد. پروازهای دوبار در ماه هواپیما و ستون کامیون‌ها کلیه اقلام مورد نظر را از پاریس به صحرا حمل نمودند. یکی از خلبانان ایرانی به من گفت من با هواپیمایث 707 خود به اندازه یک سال پرواز فرش و کریستال و مشروب و سنگ مرمر برای حمام‌ها حمل و نقل کرده‌ام.
هر چند فرش ایران در دنیا از شهرت چند صدساله برخوردار است، تمامی فرش‌های مورد نیاز چادرها به فرانسه سفارش شده بود. مطابق گزارش مجله تایم لیست خرید ماکسیم 2500 بطر شراب (از جمله شراب‌های منطقه شاتو در فرانسه به قیمت یکصد دلار بابت هر شیشه) را در بر می‌گرفت که یک ماه قبل از مراسم به ایران ارسال شده بود. مدت‌ها قبل از جشن، شاه به ساواک دستور داده بود جلوی درز هر گونه خبری در مورد هزینه‌های گزاف و ولخرجی‌هایش را مخصوصاً به روزنامه‌های نیویورک و لوموند بگیرد. تنها غذای ایرانی که در این جشن مورد استفاده قرار گرفت خاویار دریای خزر بود. در یکی از سفرهایم به تهران، تیمسار مقدم رئیس ساواک به من گفت: اگر از ارقام نجومی خرج‌ها و دزدی‌هایی که برای تدارک این جشن‌ها در جریان است مطلع شوی مغزت داغ می‌شود. مجموع این جشن 300 میلیون دلار برآورد شد، اما مسلماً هزینه‌های واقعی به مراتب بیش از مبلغ فوق بود، زیرا عمدة مخارج به گردن وزارتخانه‌های مختلف بود و هیچ یک از وزرا جرأت مطرح نمودن آن را نزد شاه نداشتند. همچنین تمامی سازمان‌های دولتی و شرکت‌های خصویصی موظف بودند مبالغی را به برگزاری این جشن اختصاص دهند. طبق یک برآورد تقریبی، توسط شاه 800 میلیون دلار در این جشن هزینه شد.»
اینها نمونه‌های کوچکی از هزاران مورد مفاسد اقتصادی دوران رژیم پهلوی بود. اما به برکت پیروزی انقلاب اسلامی به این تباهی‌ها پایان داده شد. بدین ترتیب حاکمان و کارگزاران نظام اسلامی از بین توده مردم معمول جامعه و نه از قشر سرمایه‌دار برگزیده شدند و عرصه بر سرمایه‌داران زورمند و ستمگر تنگ گردید. با نگاهی گذرا به زندگی شخصیت و رهبران و مسؤولین تراز اول جامعه، به خوبی نشان می‌دهد که اکثریت قاطع آن‌ها از اقشار معمولی و عادی جامعه بوده و به صنف سرمایه‌داران بزرگ تعلق نداشته‌اند. به برکت این پیروزی مفاسد اقتصادی و تاراج بیت‌المال به شدت کاهش یافت. البته ما مدعی نیستیم که پس از انقلاب اسلامی به هیچ وجه مفاسد اقتصادی وجود نداشته است. اما در این مورد باید به دو نکته توجه داشت.
اول این که در دوران رژیم پهلوی، غارت و تاراج بیت‌المال و سوء استفاده‌های کلان در بین مقامات مملکتی یک اصل کلی بود و به شکل گسترده‌ای رواج داشت و سلامت اقتصادی در بین آن‌ها استثناء محسوب می‌شد، اما در دوران پس از پیروزی انقلاب موضوع کاملاً برعکس شد. یعنی سلامت اقتصادی گسترش یافته و یک اصل شد و سوء استفاده مالی و مفاسد اقتصادی حالت استثناء به خود گرفت.
نکته دوم این که انقلاب اسلامی ایران پایان دادن به حاکمیت سرمایه‌داران و مفاسد اقتصادی را به عنوان یک دستاورد به ارمغان آورد. در دهه ی اول پس از انقلاب این امر به خوبی مشهود و ملموس بود، اگرچه متأسفانه از دهه ی دوم به بعد به تدریج شاهدیم که در اثر اهمال و مسامحه ی دست اندرکاران مربوطه، مفاسد اقتصادی و حاکمیت سرمایه‌داری عرصه را برای ظهور و رشد خود فراهم دیده است.

پی نوشت:

١ - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ١، ص ٢١٥
٢ - همان، ص ٢١٣
٣ - کوثر (مجموعه ی سخنرانی های حضرت امام خمینی ره)، ج ٣، ص ١٨٨
٤ - همان
٥ - همان، ص ١٨٩
٦ - همان
٧ - منظور شمس خواهر بزرگتر شاه است که در منطقه مهردشت کرج با کمک بزرگترین معماران انگلیسی، قصری افسانه ای به نام مروارید بنا نهاد که انبوهی از گیاهان و درختان زیبا آن را آراسته بود.
٨ - معماران تباهی، ج ٣، ص ٤٣١
٩ - خاطرات منصور رفیع زاده آخرین رئیس شعبه ساواک در آمریکا، ص ٢٣٠ تا ٢٣٧

اثبات عدم جدایی دین از سیاست

در دو قرن گذشته، مخصوصا دهه‌های معاصر، تلاش و تبلیغات گسترده‌ای مبنی بر جدایی دین از سیاست صورت گرفته است. این تلاش و تبلیغ، از سوی دو گروه عمده انجام شده است. گروه اوّل از روی جهل و نادانی از جدایی دین و سیاست، طرفداری کرده و به تبلیغ و ترویج آن پرداخته‌اند این گروه، خود شامل دو دسته می‌شود:
دسته اوّل افراد متحجّر و مقدّس مآب و مسلمان هستند که به علت عدم شناخت درست از اسلام و بعضا تقدّس ظاهری دین و مذهب و جلوگیری از آلوده شدن آن به مظاهر فسادِ سیاست، طرفدار جدا بودن دین از سیاست می‌باشند. این دسته در برخی حوزه‌های علمیه و در بین بعضی روحانیون نیز دارای پایگاه فکری هستند. حضرت امام خمینی(ره) در وصیت نامه سیاسی ـ الهی خویش، خطاب به این گروه می‌فرمایند:
«باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آن قدر که در حکومت و سیاست احکام دارند، در سایر چیزها ندارند، بلکه بسیاری از احکام عبادی اسلام، عبادی سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبت ها را به بار آورده. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومت های جهان، لکن با انگیزه بسط عدالت اجتماعی. حکومتِ حقّ، برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی... از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است.» 1
حضرت امام به صورت مکرّر در فرمایشان خویش این مسأله را تکرار کرده و بر آن تأکید نموده‌اند. در جای دیگر می‌فرمایند: «مسائل اسلام، مسائل سیاسی است و سیاستش غلبه دارد به چیزهای دیگرش»2 ، «آن قدر آیه و روایت که در سیاست وارد شده است، در عبادات وارد نشده است. شما پنجاه و چند کتاب فقه را ملاحظه می کنید، هفت، هشت تایش کتابی است که مربوط به عبادات است، باقیش مربوط به سیاست و اجتماعیات و معاشرات و این طور چیزهاست... اسلام دین سیاست است، حکومت دارد.» 3
دسته ی دوم از گروه اوّل که آنها هم از روی جهل و نادانی، طرفدار جدایی دین از سیاست هستند، کسانی می‌باشند که مسلمان نبوده و اگر چه در ظاهر پیرو سایر ادیان الهی هستند، ولی اصولا اعتقادات دینی عمیق و قابل توجهی ندارند. اینان که عمدتاً غیر ایرانی بوده و در سایر کشورها زندگی می‌کنند، شناخت درستی از ادیان الهی ـ مخصوصاً دین مبین اسلام ـ ندارند. برخی از افراد این گروه صرفاً به علت جهالت، طرفدار جدایی دین از سیاست هستند و برخی دیگر به خاطر گرایشات اومانیستی (اصالت انسان) چنین طرز تفکّری دارند. اینان قانونگذاری و تعیین ضوابط حکومتی را از آن خداوند متعال ندانسته و چنین حقّی را برای خود بشر قائل هستند و نظر انسانی را بر نظر خداوند ترجیح می دهند. به همین دلیل در مسائل سیاسی و حکومتی نقش و اختیاری را برای دین و خدا قائل نمی‌شوند.
عده‌ای دیگر از این دسته که از روی نا آگاهی و عدم شناخت کافی، پیرو جدایی دین از سیاست هستند، کسانی می‌باشند که از تجزبه ی عملی تلخ دخالت ناموفق کلیسا در امور سیاسی، خاطره ی خوشی از پیوند دین و سیاست ندارند. و بالاخره برخی دیگر از اعضاء این دسته، اصولاً هیچ اعتقادی به خدا و ادیان الهی نداشته و مادّیگرا هستند. اینها دین را افیون توده ها دانسته و با شدّت از جدایی دین و سیاست طرفداری می‌کنند.
گروه دوم از کسانی که طرفدار جدایی دین از سیاست می باشند، کسانی هستند که از روی آگاهی و شناخت کافی و با هدف ضدّیت و مقابله با نقش مثبت دین در امور حکومتی، وارد میدان شده اند. اینان با شناخت و آگاهی لازم دست به توطئه جداسازی دین از سیاست می زنند. این گروه که عمدتاً از دشمنان کینه توز اسلام هستند، متشکل از کشورهای متجاوز و استعمارگر و سران و گردانندگان ستمگر آنها می‌باشند، اینها بخوبی از نقش سازنده ی دین در سیاست و تقابل آن با منافع نامشروع و تجاوزگرانه ی خویش آگاهی دارند و به همین دلیل در سراسر دنیا مخصوصاً در کشورهایی که اکثریت مردم آنان را مسلمانان تشکیل می دهند، تلاش می‌کنند، نقشی برای دین در مسایل حکومتی قایل نشوند. ایران مظلوم نیز یکی از این کشورهایی بود که استکبار جهانی سالها تلاش کرد اجازه ندهد اسلام و احکام الهی در آن حاکم باشد. بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) در این مورد می فرمایند: «این را که دیانت باید از سیاست جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و سیاسی دخالت نکنند، استعمارگران گفته و شایع کرده‌اند. این را بی‌دین ها می‌گویند.» 4
همچنین معظمٌ له در وصیت نامه ی خویش می‌فرمایند: «از توطئه‌های مهمّی که در قرن اخیر، مخصوصاً در دهه‌های معاصر، بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا به چشم می‌خورد، تبلیغات دامنه‌دار با ابعاد مختلف برای مأیوس نمودن ملّتها و خصوص ملّت فداکار ایران از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به این که احکام اسلام که هزار و چهار صد سال قبل وضع شده است، نمی تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند... و گاهی موذیانه و شیطنت آمیز به گونه طرفداری از قداست اسلام، که اسلام و دیگر ادیان الهی سروکار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی ... و حکومت و سیاست و سر رشته داری بر خلاف آن مقصد و مقصود بزرگ و معنوی است.» 5 به هر حال گروه دوم از روی شناخت و آگاهی و برای رسیدن به مطامع نامشروع و زیاده طلبانۀ خود به تئوری جدایی دین از سیاست دامن می زنند.

پی نوشت:

1- وصیت نامه امام خمینی (ره) ، صفحه 15.
2- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر هشتم، صفحه 196.
3- کوثر3 (مجموعه سخنرانیهای امام خمینی ره) صفحه 113.
4- در جستجوی راه از کلام امام ، دفتر هشتم ، صفحه 190.
5- وصیت نامه امام خمینی (ره) ، صفحه 15.

ارتش در کنار اسلام و مردم

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نظر به اینکه حکومت طاغوتی و غیرمردمی بر کشور حاکم بود، لذا به تبع آن نیروهای مسلح نیز خواسته یا ناخواسته در خدمت نظام طاغوتی بودند. حکومت پهلوی علاوه بر دشمنی و کینه‌ای که نسبت به اسلام و مقررات الهی داشت، حقوق طبیعی و اولیه مردم را نیز زیر پا گذاشته و صرفاً به دنبال اهداف و منافع خاندان پهلوی و هزار فامیل وابسته و یا سرسپرده به آن بود. در چنین نظامی، شاه با گماردن امرای سرسپرده و مطیع نظام شاهنشاهی بر پست‌های کلیدی و حساس ارتش و نیروهای انتظامی، مجموعه ارتش و نیروهای مسلح را به طور کلامل در خدمت اهداف طاغوتی خویش و حفظ ارکان سلطنت قرار داده بود.
از سوی دیگر در رژیم پهلوی، برای دور کردن نظامیان از خداپرستی و دین‌محوری، تلاش زیادی صورت می‌گرفت تا فرهنگ شاه پرستی در ارتش حاکم گردد و با این سیاست، رژیم پهلوی علاوه بر این که قصد داشت توجه نظامیان را از خداپرستی و دینداری به سوی پرستش غیرخدا بشکاند، می‌خواست نظامیان را شخص‌پرست بار آورده ومتکی و وابسته به شخص نماید و بدتر از همه این که چنین شخصی کسی جز شاه پلید و فاسد یعنی محمدرضا پهلوی نبود. در همین راستا بود که هنگام نام بردن از شاه، از تعابیری شرک‌آلود استفاده می‌شد تا شاید بتوانند فرهنگ شاه‌پرستی را ترویج کنند.
یکی از تعابیر شرک‌آلود که برای شاه استفاده می‌شد، کلمه «خدایگان» بود. برای نمونه به دو مورد مستند از مهنامه ارتش شاهنشاهی که در احکام انتصاب فرماندهان ارشد نظامی برای شاه از کلمه «خدایگان» استفاده شده است اشاره می‌کنیم.
در صفحه اول مهنامه شماره 1 و 2 اردیبهشت 1348 چنین آمده است: «به فرمان خدایگان شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران از تاریخ 25/2/1348 تیمسار بازنشسته غلامرضا ازهاری به استناد ماده 100 قانون استخدام نیروهای مسلح شاهنشاهی به خدمت اعاده و به سمت جانشین رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران منصوب گردیدند(١). » و در صفحه دوم همان مهنامه نیز آمده است: «به فرمان خدایگان شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران، تیمسار سپهبد علی کریملو از تاریخ 25/2/1348 به سمت معاون اداری ستاد بزرگ ارتشتاران منصوب گردیدند(٢). »
به برکت پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به دنبال تغییر حکومت از نظامی طاغوتی و سلطنتی به نظام اسلامی و مردمی، ارتش و قوای انتظامی نیز از سلطه حاکمان طاغوتی رهایی یافته و در خدمت نظام اسلامی و الهی و حکومتی متکی بر رأی و خواسته مردم قرار گرفتند. همچنین فرهنگ شاه‌پرستی و شخص محوری تبدیل به فرهنگ خداپرستی و دین‌محوری گردید.
این دستاورد انقلاب اسلامی بیشتر از آن جهت حائز اهمیت است که ارتش ایران را که اکثر بدنه و سطوح پایین آن را نظامیان مسلمان و خدمتگزار به مردم و کشور تشکیل می‌داد و به اجبار در خدمت نظام طاغوتی قرار گرفته بود، نجات داده و در خدمت اسلام و قرآن قرار داد.
امام خمینی(ره) با اشاره به این دستاورد انقلاب اسلامی، خطاب به قوای انتظامی می‌فرمایند:
«امروز تمام قوای انتظامی، اینها همه در خدمت اسلام هستند. یک وقت بود که شهربانی و همین‌طور سایر گروه‌های انتظامی در خدمت طاغوت بودند... وضع پلیس در دنیا و در رژیم سابق این بود که همه در خدمت قدرتمندان بودند(٣). »
و در جای دیگر خطاب به نظامیان می‌فرمایند:
«شماها توجه کنید که ... امروز لشکر اسلام هستید. ارتش اسلام هستید. پاسداران اسلام هستید(٤).
حضرت امام در سخنرانی دیگر خطاب به دانشجویان دانشکده افسری می‌فرمایند:
«شمایی که امروز در این جا هستید و خداوند تبارک و تعالی به شما توفیق داده است که در دانشکده افسری همچو رژیمی زندگی می‌کنید و تحصیل، بدانید که شما وضعتان با سابق فرق دارد. شما لشکر خدا هستید، شما ارتش امام زمان سلام الله علیه هستید(٥). »
همچنین در سخنرانی دیگری می‌فرمایند:
«لازم است به شما طبقه عزیز مؤثر تذکر دهم که شما هم اکنون در خدمت اسلام بزرگ هستید. خدمت شماها به کشور، خدمت به اسلام و قران کریم است و خدمت سربازی از عبادات است(٦). »
با توجه به چنین تحولی اساسی در ارتش است که مقام معظم رهبری می‌فرمایند:
«ارتش جمهوری اسلامی تنها ارتش در دنیاست که برای آرمان‌ها و اهداف اسلامی مبارزه می‌کند. برادران ارتشی ما نشان دادند و ثابت کردند که بر سر پیمان صادقانه خود با امام، اسلام و قرآن تا پای جان ایستاده‌اند(٧). »
علاوه بر آنکه نیروهای مسلح بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در خدمت اسلام و باورهای الهی قرار گرفتند، با مردم نیز پیوند مبارکی پیدا کردند. و از آن جا که رژیم پهلوی، نظامی سلطنتی و غیرمردمی بود، لذا به تبع آنع نیروهای مسلح نیز در خدمت مردم نبوده و از آن به عنوان اهرم قدرتی برای حفظ حکومت سلطنتی و خاندان پهلوی استفاده می‌شد.
به خدمت گرفتن نیروهای مسلح برای حفظ تاج و تخت از یک طرف و غیرمردمی بودن رژیم پهلوی از طرف دیگر، موجب می‌شد که روز به روز بین مردم و نیروهای مسلح شکاف و فاصله ایجاد شود. این جدایی منجر به عدم محبوبیت ارتشیان در بین مردم شده و نوعی ترس آمیخته با تنفر را نیز به دنبال داشت.
در این مورد حضرت امام(ره) می‌فرمایند:
«در زمان طاغوت، ارتش از ملت جدا بود و از روحانیت جداتر، ... مردم را طوی بار آورده بودند و به صورتی از ارتش و سایر قوای انتظامی ترسانده بودند که مردم با دیدن آن‌ها احساس ناراحتی می‌کردند(٨). »، «در گذشته ارتش وقتی می‌آمد توی مردم مثل این که دشمن آمده است و جمعیت از او فرار می‌کردند، و پشت می‌کردند به او، و پاسبان وقتی می‌آمد در بین مردم، مردم از او فرار می‌کردند، تنفر داشتند(٩). »، «ارتش را طوری بار می‌آوردند که در مقابل ملت بایستد. ملت و ارتش در آن نظام‌ها همیشه در برابر هم بودند و ارتش در میان مردم ایجاد رعب می‌کرد و مردم هم تا جایی که می‌توانسدند کارشکنی می‌کردند(١٠). »
و در جایی دیگر با اشاره به وضع شهربانی و ژاندارمری قبل از انقلاب می‌فرمایند:
«من خودم هم به شهربانی، به کلانتری‌ها گاهی ابتلا کرده‌ام در جوانی، شما هر کدام مبتلا شده باشید به این کلانتری‌هایی که در سابق بود، می‌دانید که وضع چه جور بود و مردم از نظر آن‌ها چطور بودند و با مردم چه رفتاری می‌کردند. پاسبان‌هایی که باید پاسبانی کنند از یک ملت و باید پاسبان ملت باشند آن‌طور بودند... یکی شان می‌آمد بازار تهران را می‌بست... آن وقت کسی که یک شکایت از کسی داشت می‌خواست برود به کلانتری، خوف این را داشت که در خود کلانتری گرفتاری برایش پیدا بشود. مردم از کلانتری آن‌طوری می‌ترسیدند که از دزدهای سر محله، از چاقوکش‌ها(١١). »
رژیم پهلوی که از همبستگی و ارتباط نزدکی مردم و ارتش، دغدغه و نگرانی داشت و آن را خطری بر علیه حکومت سلطنتی خود می‌دید، تلاش می‌کرد ارتش را در هاله‌ای از سیاست‌های ویژه خود قرار داده و بین آن‌ها و مردم مانع ایجاد کند.
در این رابطه پارسونز سفیر انگلیس در تهران در توصیف ارتش قبل از انقلاب در خاطرات خود چنین می‌نویسد: «نیروهای مسلح ایران یک طبقه ممتاز و نازپرورده جامعه را تشکیل می‌دادند. آن‌ها غرق در تجهیزات مردن و پیچیده نظامی کاملاً‌از غیر نظامیان جدا نگاهداشته می‌شدند... به طور کلی نیروهای مسلح در میان مردم محبوبیت زیادی نداشتند. تفرعن و تبختر افسران در برخورد با مردم در مجامع عمومی و مغازه‌ها و خیابان‌ها، امتیازاتی که رژیم برای آنها قایل شده بود و سهم درشتی که از بودجه کشور برای آنها اختصاص داده بودند، و در مجموع یک نوع احساس تبعیض بین نظامی‌ها و غیرنظامی‌ها، این احساس را تقویت می‌کرد(١٢١). »
علی رغم تلاش رژیم پهلوی برای جداکردن ارتش از مردم و به خدمت گرفتن ارتش برای حفظ تاج و تخت و پایه‌های حکومت شاهنشاهی، در بدنه ارتش، قشر قابل توجهی از افسران جوان و درجه‌داران که خود از توده محروم و یا قشر متوسط جامعه بودند، قلباً از وضعیت فوق ناراضی بوده و خود را متعلق به مردم و مستحق خدمت به آن‌ها می‌دانستند.
حضرت امام خمینی(ره) نیز در سخنرانی‌های خویش چه در سال‌های طولانی قبل از انقلاب و چه در سال‌ها و ماه‌های نزدیک به پیروزی انقلاب، با تأیید مطلب فوق، بدنه ارتش را افرادی نجیب و مردمی معرفی کرده‌اند. ایشان در سخنرانی مورخ 12 اردیبهشت 1342 خویش می‌فرمایند:
«ما می‌دانیم که صاحب منصبان ارتش معظم ایران، درجه‌داران محترم، افراد نجیب ارتش با ما در این مقصد همراه و برای سرافرازی ایران فداکار هستند. من می‌دانم که درجه‌داران با وجدان راضی به این جنایات و وحشیگری‌ها نیستند. من از فشارهایی که بر آن‌ها وارد می‌شود مطلع و متأسفم(١٣). »
در سخنرانی مورخ 10 خرداد 1357 نیز می‌فرمایند:
«چه احترامی بز برای ارتش قایل هستید؟ شما خیال می‌کنید ارتش دل خوشی دارد از این‌ها؟ کسی که زمام همه ارتش را بدهد به دست چهار نفر آمریکایی، مستشار آمریکایی که همه جهات در دست آنها باشد، این بیچاره‌ها همه در تحت فشار باشند. اینها دل خوشی دارند(١٤)؟ »
همچنین در سخنان دیگری می‌فرمایند:
«این طور نیست که ملت ما با ارتش مخالف باشد، با صاحب منصب‌ها، با درجه‌دارها، با افسرها اینها همه برادرهای ما هستند. ما مخالف با اینها نیستیم ما با خونخواریها مخالفیم(١٥). »، «ملت ایران موظف است که به درجه‌داران و افسران و صاحب منصبان شریف احترام بگذارند. باید توجه داشته باشند که چند نفر ارتشی خائن نمی‌توانند اکثر ارتش را آلوده کنند... حساب این چند نفر ارتشی خونخوار معلوم و از حساب ارتش جداست. ارتش از ملت است و ملت از ارتش(١٦). »
به برکت پیروزی انقلاب اسلامی ایران و استقرار حکومت و نظام مردمی و متکی به رأی و خواسته مردم، تمامی اجزار و ارکان ارتش و قوای انتظامی در خدمت مردم عزیز ایران قرار گرفته و پیوند مستحکمی بین نیروهای مسلح و مردم به وجود آمد. بدین معنا که مردم به برادران ارتشی خود عشق و علاقه نشان داده و متقابلاً نیروهای مسلح هم خود را خادم ملت دانستند. این پیوند و دوستی که در سال‌ها و ماه‌های آخر مبارزه و پیروزی انقلاب بین بخشی از بدنه ارتش و مردم آغاز گردید – و حتی خود نظامیان در پیروزی انقلاب نقش آفرینی قابل توجهی نمودند – در سالهای پس از انقلاب استمرار و استحکام یافت.
مردمی شدن ارتش و نیروهای مسلح به عنوان یک دستاورد انقلاب به صورت مکرر مورد اشاره رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و نیز رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است که به چند مورد آن اشاره می‌کنیم.
در این مورد امام خمینی (ره) می‌فرمایند:
«ارتش، ارتش مردمی است نه ارتش طاغوتی که سرکوب کند. ارتشی است که با مردم زیر یک سقف جمع می‌شوند و مردم برای آنها تظاهر می‌کنند و اینها هم برای مردم تظاهر می‌کنند. این یک چیز تازه‌ای است که خدای تبارک و تعالی به ما عنایت کرده و این را حفظ کنید... همان‌طور که ملت بدون ارتش نمی‌تواند ادامه زندگی بدهد، ارتش هم بدون ملت نمی‌تواند ادامه زندگی بدهد(١٧). »
مقام معظم رهبری نیز در این رابطه می‌فرمایند:
«ارتش جمهوری اسلامی ایران آنچه را که امروز دارد، باید قدر بداند و به نظر من از همه چیز برتر و بیش از همه، جایگاه و پایگاه مردمی ارتش است(١٨). »، «ارتش ما امروز یک رتش سربلند و با افتخار است. یک ارتش با ایمان است... بالاتر از همه اینها، ارتش ما یک ارتش مردمی است(١٩). »
از سوی دیگر مردمی شدن ارتش در سیاست‌های کلان رهبران نظام و منشور انقلاب یعنی قانون اساسی نیز مورد توجه قرار گرفت. این مسأله در اصل 144 قانون اساسی به این شرح مورد تأکید قرار گرف6ت: «ارتش جمهوری اسلامی ایران باید ارتشی اسلامی باشد که ارتش مکتبی و مردمی است(٢٠)... »

پی نوشت:

١- ماه نامه ارتش، شماره ١و ٢ اردیبهشت ١٣٤٨، ص ١.
٢- همان، ص ٢.
٣- محمد باقری( گردآوری)، دیدگاهها و رهنمودها، ص ٥.
٤- نشریه سیاسی نظامی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، شماره ٢٥٠، ص ٥.
٥- سخنرانی مورخ ١٢/٧/١٣٦١ به نقل از: در جستجوی راه از کلام امام، دفتر هیجدم، ص ١٨٨.
٦- سخنرانی مورخ ١٦/٧/١٣٥٨ به نقل از: از ٢٩ فروردین تا ارتش حزب الله، ص ٧١.
٧- سخنرانی در روز ارتش سال ١٣٦٦ به نقل از: مجله صف، شماره ٩٠، ص ٧.
٨- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر هیجدم، ص ٤٤، سخنرانی مورخ ٣/٢/١٣٥٨.
٩- همان، ص ٤٥، سخنرانی مورخ ٣٠/٣/١٣٥٨.
١٠- همان، ص ٤٨، سخنرانی مورخ ٨/٧/١٣٥٨.
١١- محمد باقری( گرد آوری)، دیدگاهها و رهنمودها، ص ٧.
١٢- ویلیام سولیوان و سرآنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ص ٣٠٠.
١٣- مجله صف، شماره ٩٨، ص ٤.
١٤- همان.
١٥- همان، سخنرانی مورخ ٢٤/١٠/١٣٥٧.
١٦- همان، سخنرانی مورخ ٢٢/١٠/١٣٥٧.
١٧- نشریه سیاسی نظامی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، شماره ٢٥٠، ص ٤.
١٨- از ٢٩ فروردین تا ارتش حزب الله، ص ٧٥، سخنرانی مورخ ٩/٥/١٣٧٠.
١٩- همان، ص ٧٦، سخنرانی مورخ ١٣/٧/١٣٧٣.
٢٠- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ص ٧٦.

پایه‌ریزی اقتصادی مبتنی بر قوانین اسلام

از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی ایران در حوزه ی اندیشه و سیاست‌های اقتصادی، تلاش در جهت تحقق اقتصاد اسلامی و حاکمیت بخشیدن به قوانین اسلامی در قلمرو مسائل اقتصادی است. در رژیم گذشته از آن جا که اعتقاد جدی به اسلام و قوانین و مقررات شرعی وجود نداشت، لذا در قلمرو حوزه اقتصادی نیز همانند سایر حوزه‌ها سیاست‌ها و جهت‌گیری‌ها و قواعد و مقررات آن فارغ از ضوابط شرعی و اسلامی بود. از نظر رژیم پهلوی هیچ اهمیتی نداشت که سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی و قوانین و مقررات مربوط به آن، با ضوابط دینی و شرعی مخالف باشد یا نباشد و اصولاً در این حوزه‌ها برای دین نقش و جایگاهی قائل نبودند.
اما از آن جا که در نگرش اسلامی، دین اسلام دینی است جامع و کامل که در تمامی حوزه‌های زندگی اجتماعی از جمله مسائل اقتصادی دارای قاعده و قانون و سیاست‌های مشخص می‌باشد، لذا نظام حکومت اسلامی از بدو پیروزی انقلاب، جهت‌گیری اقتصادی خود را مبتنی بر قوانین و مقررات اسلامی قرار داده است. در این نگرش معنی ندارد که حاکمیت اسلام در حوزه‌های محدودی تحقق یابد، بلکه حاکمیت اسلامی باید در قلمرو تمامی حوزه‌ها از جمله مسائل اقتصادی سریان و جریان داشته باشد.
حضرت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز همیشه با رد مکاتب اقتصادی غیراسلامی مخصوصاً دو مکبت برجسته ی سرمایه‌داری و کمونیستی، تأکید بر حاکمیت بخشیدن به اقتصادی مبتنی بر اسلام نموده‌اند. ایشان در یکی از پیام‌های خویش می‌فرمایند:
«و یکی از مسائل بسیار مهمی که به عهده ی علما و فقها و روحانیت است، مقابله جدی با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادی شرق و غرب و مبارزه با سیاست‌های اقتصادی سرمایه‌داری و اشتراکی در جامعه است.» ١
حضرت امام (ره) در وصیت‌نامه سیاسی الهی خویش نیز مجدداً با تأکید بر اقتصاد مبتنی بر اسلام، سایر مکاتب اقتصادی را رد کرده و می‌فرمایند:
«اسلام نه با سرمایه‌داری ظالمانه و بی‌حساب و محروم‌کننده توده‌های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن‌را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم می‌کند و مخالف عدالت اجتماعی می‌داند... و نه رژیمی مانند رژیم کمونیستی و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می‌باشند... بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف که اگر به حق به آن عمل شود، چرخ‌های اقتصادی سالم به راه می‌افتد و عدالت اجتماعی که لازمه یک رژیم سالم است، تحقق می‌یابد.» ٢
در همین راستا و به منظور انطباق سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی کشور با قوانین و مقررات شرعی، بند 12 از اصل سوم قانون اساسی نیز چنین مقرر می‌دارد: «پی‌ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه» و اصل چهارم قانون اساسی نیز مقرر می‌دارد: «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر این‌ها باید براساس موازین اسلامی باشد...»
اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز در تبیین جهت هر چه بیشتر نظام اقتصادی کشور آن را مبتنی بر سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی دانسته و چنین معرفی می‌کند: «نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامه‌ریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه‌های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش تعاونی شامل شرکت‌ها و موسسات تعاونی تولید و توزیع است که در شهر و روستا بر طبق ضوابط اسلامی تشکیل می‌شود. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات می‌شود که مکمل فعالیت‌های اقتصادی دولتی و تعاونی است. مالکیت در این سه بخش تا جایی که با اصول دیگر این فصل مطابق باشد و از محدودة قوانین اسلام خارج نشود و موجب رشد و توسعه اقتصادی کشور گردد و به زیان جامعه نشود، مورد حمایت قانون جمهوری اسلامی است. تفصیل ضوابط و قلمرو و شرایط هر سه بخش را قانون معین می‌کند.»
همچنان که ملاحظه می‌شود، این اصل به صراحت با رد اقتصاد سرمایه‌داری (اقتصاد خصوصی) و اقتصاد کمونیستی و مارکسیستی (اقتصاد دولتی)، نظام اقتصادی جدیدی را معرفی می‌کند که تلفیقی از نظام خصوصی و دولتی به اضافه بخش تعاونی و در نهایت مبتنی بر قواعد و مقررات اسلامی می‌باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد